فردای آن روز دوستی از سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران تلفن کرد و گفت: تو کی میخواهی دست از شرارت برداری؟! اینجا قیامتی برپاست. نوشتهات غوغایی بهپا کرده. میخواهند جوابیهای بدهند و برگزاری چنین مسابقهای را تکذیب کنند! گفتم: پس نگران درخت نیستند، نگران صندلی خودشان هستند.
به توصیه آن دوست برای آنکه شرّ درست نشود و گریبانم را نگیرد، مطلب دیگری نوشتم و توضیح دادم که نوشته اولیه، جنبه طنز داشته و کوششی بوده برای توجه مقامهای مسؤول به وضعیت اسفبار کهنسالترین موجود زنده تهران. نوشتن آن توضیح همان و ریختن آب بر آتش غیرت مدیران سازمان بوستانها همان! خیالشان که از بابت نوشته راحت شد، چنار امامزاده یحیی هم فراموش شد تا به امروز که تمام شاخههایش خشکیده و فقط یک شاخه سبز مانده که آن هم در حال خشکیدن است.
این نوشته را با نقل بخشهایی از گزارشی که پنج سال پیش در پایگاه خبری رویداد ۲۴ منتشر شده است به پایان میبرم. «محمدعلی مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران براساس سامانه شفافیت ۴۶ سال، به گفته خودش حدود ۴۰ سال، و به گفته تهرانشناسان که خاطرهای دور از وی در زمان ساخت بوستان ملت دارند حدود نیم قرن است که در شهرداری تهران است. میگویند: دوبار شهردار وقت تصمیم جدی برای برکناری مختاری گرفته است؛ یکی در زمان کرباسچی و دیگری در زمان احمدینژاد که به او پستهایی در وزات جهاد کشاورزی پیشنهاد شده است، اما همیشه توانسته این جایگاه را حفظ کند. دوستانش میگویند او به چند بوستان تهران علاقه ویژهای دارد و خود شخصا به این بوستانها سرکشی میکند، یکی از بوستانها گفتگو است و دیگری بوستان علی محمد مختاری. همان بوستانی که فرمانداری با مصوبه نامگذاریاش مخالفت کرد، اما سرانجام این نامگذاری انجام شد».
انتهای پیام