کتابخانه عمومی صولت در بخش رامپور هند، یکی از محلهای انباشت نسخههای پرارزش فارسی است. اما کتابخانهای که باید یک گنجینه ملی باشد، به حال خود رها شده است.
ساختمان قدیمی کتابخانه تخریب و همه کتابها روی هم انباشته و نم کشیده و فاسد شدهاند.
امروزه شاید حدود یکصد جلد کتاب تاریخی قدیمیِ تصحیح شده داریم، اما هزاران نسخه خطی دیگر در قبرستانهای کتاب از باماکو (آفریقا) تا قاهره و استانبول و بغداد و مسکو و دهلی در حال نابودی است.
متاسفانه ما هماکنون با همان چند جلد کتاب از بندهش و طبری تا شاهنامه و احسنالتواریخ و مجمل التواریخ و تاریخ سیستان و… دلمان را خوش کردهایم. گویا حمله اعراب و آتش زدن کتابها تکرار شده، اما این بار نه به خاطر حمله دشمن، بلکه با بیتوجهی به تاریخ و هویت ملی خودمان.
دکتر سیدحسین نصر نیز بارها به کمکاریها درباره تصحیح نسخ خطی اشاره کرده و گلایه خود را ابراز داشتهاند.
هماکنون نظم نوین جهانی نیز از فرصت استفاده کرده و دائم هویت و تاریخهای جدید میسازد و به خورد جهانیان میدهد. متاسفانه ما ایرانیها آموزش ندیدهایم که چگونه از هویت و تاریخ خود دفاع کنیم.
به هر روی، درست است که نبود سرمایه و حمایت مانع کار است، اما کمترین کاری که امروز میتوان انجام داد، دستکم بازنشر این قبیل مشکلات است.
حقیقت آن است که، باید مراکزی مانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی در هماهنگی با وزارت امور خارجه، مثلا با دولت هند مذاکره کرده و مجوزهای لازم را بگیرند و سپس متخصصان و گروه کارشناسی مشخصی برای مدت معلوم و استقرار در محل مورد نظر جهت بررسی و نسخهبرداری از یک یا چند کتاب مشخص، معرفی شوند.
برای نمونه، دکتر محمدرضا نصیری عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، طی یک طرح مطالعاتی رسمی، چندین سال در ترکیه اقامت گزیدند و نسخههای خطی مهمی مربوط به کتابخانه عثمانی از دوره صفوی را تصحیح کردند که اینک جزو منابع ارزشمند دانشگاهی است.
تاکنون نسخ خطی اندکی با همت بزرگان تصحیح شده است. اما باید گفت، حتی اگر دولت ملی هم داشته باشیم و تمام نسخ فارسی هم تصحیح و چاپ شوند، جامعه علوم انسانی ما به قدری فشل است، که باز هم کتب معاصر غربی را بر نسخ کهن ملی ترجیح میدهد و همچنان به دنبال کتابهای هرتزفلد و هینتس و بویس خواهند دوید!
انتهای پیام