تعمیرکاران ِ تعویض کار !

نوشته‌ی: راشدانصاری

ماشین نازنین ام با بدشانسی در سانحه ای چپ شد. و متاسفانه خودم در این حادثه فوت نشدم! وگرنه همسر و فرزندانم پول ِ خوبی از بیمه دریافت می کردند!
این در حالی بود که چون خودرو با سرعت پایینی چپ شده بود، از لحاظ شاسی و موتوری و….خدا را شکر مشکلی نداشت، اما حدود ۴۸ میلیون تومان هزینه ی خرید لوازم بدنه و دستمزد آن برآورد شد. البته روز اول یک کارشناس آمد و پس از بازدید گفت:” کل هزینه ی ماشین شما اعم از دستمزد صافکار و نقاش و لوازم یدکی جمعاً می شود ۲۰ میلیون تومان!” کارشناس دیگری آمد و گفت:” ۱۵ میلیون تومان”.
خلاصه از کل مبلغ ۴۸ میلیون تومان، بیمه فقط ۱۴ میلیون تومان آن را پرداخت کرد! دلیلش را جویا شدیم، گفتند:”مدل ماشینت پایین است، و قیمت کارشناسی در آن روز(روزی که چپ شده) پایین بوده است”. گفتیم: به نظر شما نرخ یک در یا نرخ یک کاپوت نو برای ماشین بنده مدل ۸۷ و یک ماشین مدل ۹۹ مگر فرق می کند؟! قیمت یک آینه نو یا یک شیشه ی جلو برای یک ماشین مدل قدیمی و جدید، مگر تفاوت دارد؟! و ده ها پرسش این چنینی که بی پاسخ ماند…
به هر حال، درصدی هم بابت فلان ازش کسر کردند و درصدی هم بابت بهمان! خلاصه ماشین را با راهنمایی برادرم که کاسب است و در بین تعمیرکاران آشنا دارد، تحویل آقای زارع دادیم. یعنی چون بنده به جز شعر و طنز و قافیه و ردیف و …چیز دیگری نمی دانم! قرار شد همه ی کارهای ماشین از روز اول به عهده ی برادرم باشد.
حدود دو الی سه ماه گذشت ولی خبری از ماشین نشد. از برادرم پرسیدم ماشین کی آماده می شود؟ گفت، لوازم یدکی ِ مورد نیاز را خریده ام، فقط منتظر در ِ سمت راننده هستیم که گیر نمی آید.البته به دوستانی سپرده ام، نگران نباش! در ضمن کارخانه هم فعلاً در ندارد.
مدتی بعد اخوی با آقای زارع مجدداً صحبت کرد، گفت:مشکلی نیست صافکارمان این در را برای تان در می آورد(اصطلاحی است در صافکاری که یعنی احتیاجی به درب نو نیست و گاهی هم بدون رنگ در می آورند!). بعد از حدود ده روز دیگر شماره ی آقای زارع را از برادرم گرفتم، صحبت کردم، گفت مشکل ِ در حل شده و به زودی کار ماشین را تمام می کنیم. در ضمن گفت: سقف قبلی ماشین نیز در آورده ایم و بیایید سقف نو رو ببرید پس بدهید. حدود یک ماه دیگر رفتم که ماشین را از نزدیک ببینم و ضمناً سقف نو آن نیز تحویل بگیرم و ببرم فروشگاه بدنه ی مرکزی پس بدهم. در آن جا دیدم پیشرفت چندانی در کار ِ ماشین حاصل نشده است. با استا محمود صافکار صحبت کردم، گفت:” صافکار قبلی که نیست، من تازه اومدم در جریان نیستم، اما سقف رو می دونم که نو نصب کردیم چون سقف خودش رو نتونستیم خوب در بیاریم. با آقای زارع تماس گرفتم گفت:”درسته سقف نو نصب کردیم…”و بنده دست خالی برگشتم منزل.
حدود ده روز دیگر با استا محمود تماس گرفته و گفتم: “کار ماشین به کجا رسید؟” با لحن خاصی و لهجه‌ی اصفهانی نیمه غلیظ گفت:”والا من نمی‌دانم جریان چی چی اِس! چون آقای زارع گفتن ماشینی دیگه رو تحویل بگیر و فعلا یک پژو ۴۰۵ دست گرفته م!” این را هم اضافه کرد که:”نمی دونم چرا به محضی که کار ِ ماشین شما رو شروع می کنم، زارع می گه ولش کن!؟”
ناراحت شدم ولی عکس العملی را نشان ندادم. حدود یک ماه دیگر تماس گرفتم، استامحمود یک لیست بلند بالای جدیدی دادند و گفتند: “این ها رو تهیه کن تا….”
حدود ۱۱ قلم بود. گفتم چرا در این ۵ ماه چیزی نگفتید؟ گفت: ” والا من نبودم و اطلاع ندارم، فقط می دونم که این لوازم مورد نیازه…”
به آقای زارع عرض کردم، چرا روز اول نگفتید این ها نیاز است تا خریداری کنیم؟ فرمودند، به برادرت گفتیم… اما نخریدند!
با برادرم تماس گرفتم گفتند:”می‌خواستم بخرم، صافکار گفت فعلا چیزی نخر که توی دست و پاست…”
و حالا نرخ ها چند برابر شده است. پس از مدت ها قلبم مجدداً درد گرفت. دست چپم که چند سالی بود بی حس نمی شد و دردش خوب شده بود، باز دردش شروع شد.
چاره ای نبود، اول صبح روز بعد خودم به اتفاق عیال شال و کلاه کردیم و رفتیم سراغ لوازم یدکی های سطح شهر. برای تسریع در کار من رفتم سمت شاه حسینی و عیالم عازم کمربندی شد! به هر جان کندنی بود تا ظهر باقی مانده ی لوازم مورد نیاز را خریداری کردیم و تحویل دادیم که مجدداً استا محمود لیست ۷ قلم دیگر را دادند. چون لوازم بدنه ی سمند سورن نسبت به پژو نایاب تر است، عصر همان روز تقریباً به همه ی لوازم بدنه فروشی ها مراجعه کردیم، فقط سه قلم آن پیدا شد. چهار قلم دیگر را دو روز بعد از شهر لار تهیه کردیم.
ده روز دیگر رفتم تا ماشین را بینیم، اما کماکان پیشرفت آن چنانی حاصل نشده بود…عصبانی شدم و با رییس اتاق اصناف و اتحادیه صحبت کردم. آقای جوذری رییس اتحادیه با آقای زارع صحبت کردند و دلیل این همه تاخیر در تحویل دهی ماشین را جویا شدند، که آقای زارع در پاسخ گفته بودند:”درب سمت راننده رو بخره بیاره دیگه کاری نمونده!”
گفتم:” به خدا، در که خودش گفته نیازی نیست و تعمیرش می کنیم و نصب…”
خودم با زارع صحبت کردم، گفت نشد در ِ سمت راننده درست کنیم. خیلی پیچیده است! باید نو بخرید….

ادامه دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

The Instagram Access Token is expired, Go to the Theme options page > Integrations, to to refresh it.
دکمه بازگشت به بالا